نوروز ۱۳۹۷
سلام عزیز دلم . نوروز ۹۷ هم از راه رسید . حال و هوای قبل عید و خونه تکونی و خریدای عید تا حدودی ما رو از دنیای غمگین بی مادری فاصله داد .ولی ته ته دلمون همچنان یه غم پنهانی وجود داشت و گهگاه تو چشمای من موج میزد . لحطه سال تحویل و دلتنگیای من برای عزیز و اشکایی که ریختم به یاد روزهایی که بلافاصله به مامانم زنگ میزدم و عید و تبریک میگفتیم و اونم همونجا پشت تلفن دعاهای رنگارنگ واسمون میکرد همش خاطره شد .
روز اول عید که نوعید مامان بود همه فامیلا اومدن خونمون عید دیدنی . روز دوم رفتیم زنجان خونه خاله رفیه و خونه خاله سمیه که خیلی بهمون خوش گذشت . دایی هم اومد زنجان و بهمون ملحق شد و یه روز کامل رفتیم جاده طارم رویتای شیت ماهی سرا کنار رودخونه که خیلی اب و هوامون عوض شد .
روزهای آخر عیدم مشعول عید دیدنی و مهمونی رفتن شدیم .روز سیزدهم که طالقون رفتیم
روز اول عید که نوعید مامان بود همه فامیلا اومدن خونمون عید دیدنی . روز دوم رفتیم زنجان خونه خاله رفیه و خونه خاله سمیه که خیلی بهمون خوش گذشت . دایی هم اومد زنجان و بهمون ملحق شد و یه روز کامل رفتیم جاده طارم رویتای شیت ماهی سرا کنار رودخونه که خیلی اب و هوامون عوض شد .
روزهای آخر عیدم مشعول عید دیدنی و مهمونی رفتن شدیم .روز سیزدهم که طالقون رفتیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی