متین متین ، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

انگیزه ای برای زندگی

سونوی NT و آزمایشات غربالگری و تعیین جنسیت

1392/8/15 14:26
نویسنده : مامان متین
835 بازدید
اشتراک گذاری

هفته دوازدهم

برای آزمایش غربالگری امروز برام وقت دادن .خانم دکتر فرانک راسخ کارش درسته . تمام

آزمایشهای روتین رو برام می نویسه تا چیزی از قلم نیفته . ایشاالله که دستش سبک باشه تا نینیمو صحیح و سالم به دنیا بیارم .امروز سونو دارم و فردا آزمایش خون

برای زایمان هم خودش میاد ایشاالله اگه خدا بخواد و مشکلی پیش نیاد با شوشو تصمیم گرفتیم برم بیمارستان کسری . خدایا به امید تو

+ نوشته شده در  شنبه ۳۰ شهریور۱۳۹۲ساعت 12  توسط میترا |  نظر بدهید

 

غربالگری مرحله اول

ر باغ ولایت گل خوشبوست رضا                                 سروچمن گلشن مینوست رضا

نومید مشو زدرگه احسانش                                        زیرا به جهان ضامن اهوست رضا

امروز روز تولد امام رضا،امام غریب ، امام رئوف به همه دوستای عزیزم مبارک باشد .

امروز غربالگری مرحله اول رو باید انجام بدم . از اینکه با جشن تولد امام رضای مصادف شده خوشحالم .خیلی خوشحالم که باز می خوام نی نی مو تو سونو ببینم . دلم براش یه ذره شده . الهی قربونش برم .

+ نوشته شده در  سه شنبه ۲۶ شهریور۱۳۹۲ساعت 12  توسط میترا |  نظر بدهید

سونوی NT

ساعت 5/5 وقت داشتیم . خانم منشی گفت :خانم سونوی ان تی داری برو یه چیز شیرین بخور ، گفتم خانم چی بخورم بهتره .گفت بهتره بستنی بخوری که بچه بیدار شه و خوب تکون بخوره تا دکتر ببینتش (قند تو دلم آب شد .الهی قربونش برم) نوبتم شد به شوشو گفتم بیا بریم اسم ما رو صدا زدن با هم رفتیم داخل دکتر کارش و شروع کرد . من تمرکز کرده بودم و به نینی فکر می کردم . شوشو هم با دقت زل زده بود به مانیتور انگار که فوق تخصص کودکان باشه همچین چشاش و ریز کرده بود و به مانیتور نکاه می کرد که یه لحظه از قیافش خندم گرفت . دکتر بهم نشونش داد و گفت می بینیش . یه لحظه دیدم دستاش و بازی میداد . چنان قندی تو دلم آب شد که نا خداگاه قربون صدقش رفتم . چشام پر شده بود . یه لحظه دیدم شوشو هم گوشه چشمش یه قطره اشک کمین کرده . گفتم دکتر همه چی طبیعیه ؟ گفت بله همه چی طبیعیه . دکتر رو کرد به شوهرم و گفت دیدی ؟ دهنش و باز کرد شوهرم هاج و واج سرش و تکون داد گفت : بله بله

شوشو با شوخی گفت : آقای دکتر مثل اینکه پسره خیلی ورجه وورجه می کنه . دکتر گفت خوب الان که دخترا ورجه وورجشون بیشتره  . من گفتم آقای دکتر من که دوست دارم دختر باشه البته در درجه اول سلامتیش مهمه . دکتر هم حین کار به سوالای ما جواب میداد . گفت : فعلا که این بچه یدونه است باید یکیتون کوتاه بیایین ولی در نهایت دکتر گفت احتمال پسر بودنش بیشتره

از شوخی گذشته لحظات دلچسبی بود . شاید بهترین ناب ترین زیباترین و دلپذیر ترین لحظات عمرم بود .

خدایا شکرت...خدایا شکرت ... بازم خدایا شکرت

توراه برگشت داشتم پرواز می کردم  تو آسمونها بودم

 

+ نوشته شده در  یکشنبه ۳۱ شهریور۱۳۹۲ساعت 10  توسط میترا |  نظر بدهید

غربالگری مرحله دوم

برای سه شنبه وقت سونو دارم و چهارشنبه آزمایش خون غربالگری مرحله دوم

فکر کنم جنسیت نی نی و دیگه صد در صد بهم بگن تا دیگه شروع کنیم واسش سیسمونی بخریم . الهی قربونش برم . دلم میخواد زود زود ببینمش

تواین تعطیلات حسابی استراحت کردم و کلی تو رویاهام با نی نی خوشگلم بازی کردم

+ نوشته شده در  شنبه ۲۷ مهر۱۳۹۲ساعت 14  توسط میترا |  نظر بدهی

نی نی من پسمله

دیروز رفتم سونو طبق معمول مرکز سونوگرافی سر زعیم آقای دکتر علیرضا زعیم رو انتخاب کردم که کل خاطرات بارداری من اونجا شکل گرفته . شوشو هم خودشو از سرکار به من رسوند . باهم رفتیم داخل . دکتر سونو کرد و پسرم و بهم نشون داد . انقدر با شوشو به مانیتور نگاه می کردیم و میخندیدیم که با خودم گفتم نکنه دکتر بگه بابا اینا دیگه کین نکنه دیونه شدن . لحظات شیرینی بود . دکتر گفت قبلا گفته بودم جنسیتشو ؟ گفتم درصدی گفته بودین پسر . دکتر گفت درست گفته بودم . شوشو گفت دکتر سالمه دکتر گفت بله همه چی خوبه و شنیدن همین برای من کافی بود . امروز صبح آز خون غربالگری مرحله دوم و دادم . الان هفته 17 هستم .

خدایا همه چی رو به خودت میسپارم .

+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱ آبان۱۳۹۲ساعت 11  توسط میترا |  نظر بدهید

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)