متین متین ، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

انگیزه ای برای زندگی

گذر از پاییز و زمستون 95

1395/10/28 10:12
نویسنده : مامان متین
148 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل من . الان که دارم این مطلب و مینویسم امتحانات ترم پاییزم تموم شده و دیگه یه نفس راحت حداقل تا دو ماه میکشم و مهمتر از همه اینکه بیشتر کنارتم . دیگه واقعا از دیدن کتاب تو دست من متنفر بودی و من تمام سعیم و میکردم که شبها که خوابی درس بخونم . و اما تو این دوماه که وب و آپ نکردم چند تا اتفاق دوست داشتنی افتاد که میخوام برات بنویسم . اول از همه جشن هزار روزگیت بود که یه روز سرکار همینطوری داشتم روزهای به دنیا اومدنت و شمارش میکردم که دقیقا همون روز متوجه شدم هزارمین روز زندگیته و به بابایی زنگ زدم و خبر دادم که یه کیک واسه پسرم بگیریم و باهاش عکس بگیریم تا یادگاری بمونه براش .سفرمون به زنجان خونه عزیز با خاله سهیلا اینا که رفت و برگشت و با قطار بودیم که خیلی بهمون خوش گذشت . مخصوصا شب آخر که با پیمان رفتیم گردش .یکی شب یلدامون بود که تو خونه بابا جون با حضور عموها و عمه ها خیلی خوش گذشت . مهمونی دوره ای خاله سهیلا رفتیم . تولد آیلین رفتیم که با وجود عزیز و شب هم بابا و عموها اومدن خیلی خوش گذشت . یه سفر به قم داشتیم .تا اینجا فعلا همینا تو یادم مونده . و اما از خودت بگم که یه سوپر من به تمام معنا شدی . از رو اپن میپری رو مبل . از روی دراور میپری رو تخت . بدو بدو میکنی . با لگوت خونه سازی میکنی و حتما میاری پیش من که من تاییید کنم . جدیدا قیچی و چسب برات خریدم که مشغول کاغذ بازی میشی . به ماشا میشا علاقه وافری پیدا کردی که برات ضبط کردم . بابا محمد هم که هر روز با یه سی دی کارتون میاد خونه . کارتونهایی که برات خریدیم . تام و جری - شهر قطارها . پوکویو . پلنگ صورتی . ماشا میشا . عمو پورنگ . رنگین کمان . سگها و گربه ها . پاندا کونگفو کار . شعرهایی که میخونی رسیدیم و رسیدیم و یه توپ دارم قلقلیه .جملات قلنبه سلمبه ای که میگی: مامان نگران نباش . من دزدارو با توگنگ میکشم .مامان جون چرا ناراحتی؟... بابا جون به خدا بیا من و ببر خونتون

ودر آخر اینکه دوست داررررررررررررررررررررررررم همه وجودمی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)