تیر و مرداد ماه پر از گردش و تفریح و مهمونی و خبرای خوب
سلام یکی یدونه ی مامان بابایی اینروزا قصد داره پسرم و هر هفته ببره باغ و جنگل واسه اینکه انرژی پسرم تخلیه بشه و روحیش تازه بشه . 13 تیر سالگرد ازدواج عمه الهه بود که با هم رفتیم خونشون کادوشو دادیم و اونروز آرام اینا هم اونجا بودن و طبق معمول به پسرم حسابی خوش گذشت.22 تیر خاله ژاله و خاله لاله رو دعوت کردیم شام که اونشب شما هم یه پارچه آقا شدی و اولا که به من کمک کردی شبش هم اصلا شلوغ نمیکردی . فقط وقتی فیلم اولین سالگرد ازدواجمون و گذاشتیم که یادی کنیم از خاطرات شما خیلی کنجکاو بودی که بدونی کجا بودی بعدش خودت گفتی آهان من تو اتاق بودم .همه از این پاسخ تو کلی خندیدیم . بعد هم باباجون و مامان جون به باران کوچولو تو فیلم که الان واسه...
نویسنده :
مامان متین
9:45